در فرضیه اول به گیاهی به شکل قلب که به عنوان داروی پیشگیری از بارداری استفاده می شده رسیدیم. شاید غیرمعمول ترین نظریه مربوط به سیلفیوم باشد، گونه ای از رازیانه غول پیکر که زمانی در خط ساحلی شمال آفریقا در نزدیکی مستعمره یونان، سیرن (لیبی کنونی)رشد میکرده است. یونانیان و رومیان باستان از سیلفیوم هم به عنوان طعم دهنده غذا و هم به عنوان دارو استفاده میکردند .خوشمزه بود، بوی فوق العاده ای داشت و می توانست همه چیز را از گلودرد و سوء هاضمه گرفته تا نیش مار و صرع را درمان کند. اما کاربردهای دیگر آن بود که باعث شهرت و همینطور انقراض نهایی آن شد. سیلفیوم در سرتاسر دریای مدیترانه به عنوان داروی ضدبارداری و سقط جنین بسیار موثر، شناخته شده بود و هم وزنش نقره میدادند. اعتقاد بر این بود که هدیه آپولو است. مصریان و مینویهای کنوسوس برای آن علامت خاصی داشتند. حتی کاتولوس،در میان همه منحرفان ادبیات کلاسیک، در اشعار شیطنت آمیز خود به آن اشاره کرده است:
You ask, Lesbia, how many kisses might
You give to satisfy me and beyond
Greater than the number of African sands that
Lie in silphum-bearing Cyrene between the
Sacred sepulcher of ancient Battus
And the oracle of agitated Jove,
Or than the many stars that, when night
Is still, see the secret loves of men.
It is enough and beyond to love-stricken
Catullus for you to kiss so many kisses
Which neither busybodies can count
Nor can evil tongues curse. (Catullus 7)
در کتاب توصیف یونان نوشته پاوسانیوس در مورد آنچه که در داستان ملاقات دیوسکوری با دختر فورمیون مورد استفاده قرار گرفت، آمده است: "تا روز بعد، این دوشیزه و تمام لباسهای دخترانهاش ناپدید شدند و در اتاق تصاویری از دیوسکوری، یک میز و سیلفیوم روی آن یافت شد". با توجه به این واقعیت که این گیاه کم و بیش شبیه رازیانه بزرگ امروزی به نظر میرسید، احتمالاً برای اهداف تزئینی در آنجا نبوده است پس تا اینجا تردیدی باقی نمیگذارد که این فرضیه درست است. مورخ جان ریدل در کتاب گیاهان حوا: تاریخچه پیشگیری از بارداری و سقط جنین در غرب می نویسد: «شواهد حکایتی و پزشکی از دوران باستان به ما میگوید که داروی انتخابی برای پیشگیری از بارداری، سیلفیوم بوده است. او به سورانوس پزشک باستانی اشاره میکند که پیشنهاد میکرده یکبار در ماه یک دوز سیلفیوم «بهاندازه یک نخود» مصرف کنند، هم برای جلوگیری از لقاح و هم «از بین بردن موجود قبلی».همچنین در آن زمان به زنان توصیه میشد که عصاره حاصل از مقدار کمی سیلفیوم را با آب مخلوط کنند و بنوشند تا چرخه قاعدگی خود را تنظیم کنند. آب سیلفیوم هنگامی که روی پشم مالیده و به عنوان پاسری (وسیله ای که داخل واژن قرار میگیرد)استفاده میشد نیز موثر بود. حتی ممکن است به توضیح علت نرخ خیلی پایین تولد در روم باستان کمک کند.
نویسندگان و شاعران باستانی این گیاه را به دلیل قدرت ضدبارداری آن مورد ستایش قرار میدادند و آنقدر محبوب شد که در قرن اول پس از میلاد مسیح نسل این گیاه منقرض شد (افسانهای میگوید که نرون امپراتور روم آخرین ساقه بازمانده را با خودش همراه داشت). غلاف بذر سیلفیوم شباهت قابل توجهی به قلب ولنتاین مدرن داشت و بسیاری را به این حدس رساند که ارتباط این گیاه با عشق و رابطه جنسی ممکن است اولین چیزی بوده که به محبوبیت این نماد کمک کرده باشد. شهر باستانی سیرن از صادرات این گیاه و بذرهای آن، به ثروتمندترین شهر قاره در آن زمان تبدیل شد. در واقع آنقدر ارزشمند بود که سیرنیاییها شروع به چاپ آن روی پول خود کردند. در پایین سکه های نقره مربوط به قرن ششم قبل از میلاد مسیح تصاویری از ساقه ضخیم گیاه با گلها در بالا و برگهای بیرون زده و غلافهای بذر و همچنین تصویر زنی نشسته که روبهروی پا و پشت سرش گیاه سیلفیوم دارد. در حالی که یک دست گیاه را لمس میکند و دست دیگر به ناحیه تولید مثل او اشاره میکند.مشاهده میشود.
سکه باستانی از سیرن که گیاه سیلفیوم را نشان می دهد.
در فرضیه دوم به تصویرهای تشریحی قرون وسطی با شکل قلب میرسیم. در حالی که نظریه سیلفیوم قانع کننده است، منشاء واقعی شکل قلب ممکن است ساده تر باشد. محققانی مانند پیر وینکن و مارتین کمپ استدلال کردهاند که این نماد ریشه در نوشتههای جالینوس و فیلسوف بزرگ ارسطو دارد که قلب انسان را دارای سه حفره با یک فرورفتگی کوچک در وسط توصیف میکرد.بر اساس این نظریه، شکل قلب ممکن است زمانی به وجود آمده باشد که هنرمندان و دانشمندان قرون وسطی تلاش کردند تا متون پزشکی باستانی را ترسیم کنند. ارسطو معتقد بود که احساسات به جای مغز، از قلب سرچشمه می گیرند. تلاش برای ترسیم این امر کمی دشوار بود زیرا اعتقاد بر این است که کلیسای کاتولیک تشریح بدن انسان را در قرن چهاردهم ممنوع کرده بود. به همین دلیل، تصویرهای اولیه قلب معمولاً فقط برای مقاصد پزشکی بوده است و در واقع شبیه چیزی بود که به قلب پرنده نزدیکتر بوده تا انسان که با توجه به اینکه فقط تشریح حیوانات مجاز بود منطقی است. همچنین در قرن چهاردهم، فیزیکدان ایتالیایی، گویدو دا ویگوانو، مجموعهای از نقاشیهای تشریحی با قلب بسیار شبیه به آنچه ارسطو توصیف کرده بود، کشید. ارسطو و گویدو دا ویگوانو هر دو اظهار داشتند که قلب با عشق و لذت پیوند خورده است و این به ایده قرون وسطایی عشق رمانتیک منجر میشود.
آنتاتومی بدن کشیده شده توسط گویدو دا ویگوانو
شکل قلب شناخته شده ای که ما در دوران مدرن با آن آشنا شدهایم در اواسط قرن سیزدهم، توسط نویسنده فرانسوی به نام تیبو، خلق شد که مینیاتوریست که در آن مردی شکلی شبیه گلابی را که برخی شکل اولیه قلب به شمار میآورند، به زن میدهد. اعتقاد بر این است که این شعر بر این ایده تأثیر گذاشته است که یک فرد عاشق میتواند قلبش را به کسی ببخشد، همان طور که عاشق در شعر میوه می بخشد.تقریباً 50 سال بعد، جوتو کاریتاس نقاشی ای کشید که زنی را به تصویر میکشد که به عیسی چیزی شبیه قلب مخروطی، شکل گلابی یا کاج وارونه میدهد که آئورت به سمت پایین در این نقاشی قابل مشاهده است.
مینیاتور شعر Le Roman De La Poire نقاشی جوتو کاریتاس
تروبادورهای فرانسه در قرون سیزدهم و چهاردهم با اشعار و آوازهای خود ایده عشق درباری و جوانمردی را ترویج دادند. یک تروبادور تمام قلب خود را در گرو یک زن می گذاشت. چندین نظریه در مورد ظهور تروبادورها وجود دارد. محبوبیت اووید آمورس و آرس آماتوریا، اشعار وابسته به عشق شهوانی در فرانسه که در قرون گذشته وجود داشته است یا ارتباط احتمالی جالبی بین کلمه تروبادور و کلمه عربی برای موسیقی وجود دارد که از اندلس اسپانیا به فرانسه آمده است.
پیشکش قلب از سال 44-1338میلادی اولین نمایش واقعی عشق عاشقانه در نظر گرفته شده است. یک زن قلب خود را به شکلی که ما میشناسیم به مردی میدهد که دستش را روی قلب خودش میگیرد. از دهه 1400 میلادی به بعد، قلب به نمادی پرکاربرد در دست نوشتهها، جواهرات، نشانها، کارتهای بازی، صندوقهای چوبی، دستههای شمشیر، قبرستانها، حکاکیهای چوبی و نشانههای چاپخانه تبدیل شد. از آنجایی که قلب انسان از دیرباز با احساسات و لذت همراه بوده است، این شکل در نهایت به عنوان نمادی از عاشقانه و عشق درباری قرون وسطایی انتخاب شد و در قرون 18 و 19، به یک موتیف تکراری در یادداشتهای عاشقانه و کارتهای روز ولنتاین تبدیل شد.