استایلهای فونت بلوک
فونت بلوک بطور کلی در دو استایل فرمی و شخصیتی پیاده سازی شده است: استایل سخت یا Sharp که دقیق، منظم، خشک، جدی و کمی وسواسی است و استایل نرم یا Round که شخصیتی نسبتا مهربان، صمیمی و دوستانهتر دارد، درک مناسبتری از احساسات دارد و با مخاطب با قولِ لیّنتری صحبت میکند و به قول معروف سعی میکند با گفتگو مسئله را حل کند!
درمورد هردو استایل امکان تغییر فرم حروف و نوع نقطهها، میزان نرمی و قوس گوشهها و همچنین استفاده از ترکیبات جایگزین و کشیدگیها بصورت مجزا فراهم است.
در نسخه دوم فونت بلوک علاوه بر این دو استایل در سبک عادی یک سبک نسبتا فشرده یا Condensed به بسته اضافه شده که در این سبک برخی حروف بجای امتداد در محور افق، با افزایش یک ردیف ارتفاع بیشتر امکان فشرده تر شدن افقی نوشتار را فراهم میکنند و این موضوع در مجموع میتواند دست دیزاینر را در چیدمان هرچه بهتر بازتر کند…
سبک کاندِنسد (فشرده) سبکی رایج در بین تایپفیسهای لاتین بوده که به تازگی بطور پخته تری وارد فضای نوشتار فارسی نیز شده است…
برای ایجاد تنوع بیشتر از قابلیتهای خط بنایی بیشتر استفاده کردیم و در نتیجه تعدادی مفردات و ترکیبات جایگزین به حروف اضافه شده که به کاربر امکان خلاقیت و نوآوری بیشتری را ارائه میدهد.
همچنین برای انعطاف بیشتر و تناسب بین فضاها امکان ایجاد کشیدگی های نوین به حروف فونت بلوک اضافه شده که به کاربر امکان میدهد تا بجای دفورم کردن حروف و یا ایجاد فضای خالی نامتناسب خود حروف را تغییر دهد.
چراغ فونت بلوک از آنجایی در ذهن من روشن شد که خلاء و کمبودی را در فضاهایی حس کردم که عناوین کوتاه میبایست برجسته و تاثیرگذار ظاهر شوند اما به دلیل عدم پیشرفت تایپ فارسی در یک بازهی محدود و تمرکز بیشتر دیزاینرها بر تایپفیسهای متن، به این فضا توجه کمتری شده و تایپفیسی که مناسب این فضا باشد و از فرم نوآورانهای برخوردار باشد کمتر یافت میشد.
تعداد محدودی از تایپفیسهای موجود هستند که هنوز هم علیرغم تحول تایپ فارسی جزو انتخاب های اول و اصلی طراحان گرافیک و تابلوسازان هستند.
تایپفیس هایی مانند تیتر، یکان، زر، نازنین، میترا و غیره که عمدتا تاثیر زیادی از خط نسخ گرفته اند در زمان خودشان شاهکار بودند اما استفادهی مکرر از آنها و راکد ماندن این فضا برای مدتی طولانی از جذابیت های فرمی این تایپفیسها به شدت کاسته.
به همین علت سعی کردم تا حد قابل توجهی از خط پر استفادهی نسخ فاصله بگیرم و دربین رسم الخطوط فارسی/عربی خط بنایی یا معقلی را برای این فضا مناسب تر دیدم به این علت که این خط برخلاف خیلی از خطوط دیگر که با خوشنویسی بوجود آمده اند با کنارهم قرارگرفتن بلوکهای آجری پدید آمده و همین موضوع تناسب بیشتری را برای فضاهایی مثل تابلو یا کتاب که ابعادی مستطیل شکل و هندسی دارند فراهم میکند.
البته خط بنایی به خودی خود خطی خشک و بشدت سخت خوان است و معمولا استفاده از این خط در کتیبهها و تابلوها بیشتر متمرکز بر تناسب فضاهای مثبت و منفی بوده تا خوانایی.
اما داشتن کرسی متحرک، انعطاف و تنوع بسیار بالا در حروف، تناسبات به شدت دقیق و هماهنگ، سواد و بیاض به شدت تکامل یافته و نزدیکی فرم برخی از حروف به خطوط دیگر مزیتهای خط بنایی بودند که مرا جذب کردند.